یکی سری از دلایل اعتماد به نفس تا حدودی کم، عدم درک موقعیت، سریع ناراحت شدن، حساس بودن و از همه مهمتر تنبلی است مخصوصا در خواب و درس.
لطفا اگر راه حلی برای بهبود آنها دارید ذکر کنید. یکی از دغدغه های من این است که اگر با تمام تحقیقات مشورت ها و گفتگو ها همسرم در یک سری از مسائل مهم مثل حجاب، روابط با نامحرم و... مشکل داشت، چه کنم؟
همان طور که می دانید برای ازدواج علاوه بر بلوغ جنسی، بلوغ فکری و روانی و اجتماعی نیز لازم است .
به همین جهت سن خاصی را هم نمی توان برای ازدواج مطرح کرد. بلکه بستگی به شرایط خاص فردی دارد ولذاست
که این سن در هر شخصی متفاوت است. برای اینکه معلوم شود آیا افراد به بلوغ فکری و اجتماعی لازم برای ازدواج رسیده اند
می توان آنها را آزمایش کرد. معمولا جوانان در محیط های درسی یا غیر درسی و نیز عکس العمل هایشان در مقابل مسایل زندگی ، خود را
نشان می دهند و می توان فهمید میزان توانای های آنان در مواجه شدن با پیچیدگی های زندگی چقدر است.
داشتن روحیه جمعی، خونگرم بودن، سازگاری با محیط، سازگاری با همسالان ، سازگاری با اعضای خانواده و امثال آن شاخص های خوبی
برای تشخیص میزان و درجه بلوغ فکری و اجتماعی افراد است. رشد فکری محصول تحول شناختی است که انسان در طی دوره هایی
از تحول شناختی از بدو تولد طی می نماید . هر کدام ازاین دوره ها ویژگی هایی دارد که برای اطلاع بیشتر می توانید به کتابهای روانشناسی رشد مراجعه کنید. دوره سوم از تحول شناختی که همزمان با دوره نوجوانی است، دوره عملیات صوری یا انتزاعی است.
اگر کودک و نوجوانان، این دوره های تحول شناختی را بخوبی طی کرده باشند ،قاعدتا در سنین 17 سالگی الی 20 سالگی به بلوغ فکری می رسند. البته قابل ذکر است که به دلیل تفاوتهای فردی متاثر از ژنتیک، محیط ، اجتماع و خانواده ممکن است فردی در سن 15-16 سالگی به تفکر انتزاعی برسد و فردی دیگر در 17-18 سالگی و برخی 18-20 سالگی.
عده ای هم ممکن است در دوره عملیات منطقی عینی قرار بگیرند و هیچ گاه به تفکر انتزاعی نرسند.
×نشانه های بلوغ فکری 1. قدرت فرضیه سازی 2. قدرت استنباط و استنتاج و حل و فصل مسائل علمی-اجتماعی 3. قدرت درک مسائل زندگی، اجتماعی و سیاسی 4.برخوردمنطقی و عاقلانه با مسائل فردی و اجتماعی 5. مدیریت احساسات و هیجانات 6. تصمیم گیری منطقی و به موقع در کارها 7. اجتناب از رفتارهای سبک و سفیهانه 8. تقلید کورکورانه نکردن از دیگران 9. داشتن یک سلسله اصول اخلاقی و رعایت کردن آنها به عبارت دیگر داشتن «اخلاق خودپیرو» نه اخلاق دیگرپیرو.
× چگونه می توان به بلوغ فکر دست یافت؟ از ژنتیک، محیط ، اجتماع و خانواده ممکن است فردی از آنجا که همه عوامل موثر در بلوغ فکری از جمله عوامل ژنتیکی در اختیار ما نیست؛ لذا تنها راهی که باقی می ماند دستکاری عوامل محیطی است. هر چه عوامل محیطی مثل تغذیه، خانواده، مدرسه، دوستان، تمرینات فکری، مطالعه و ... از کیفیت بهتری برخوردار باشد در رشد فکر و رسیدن به تفکر انتزاعی فرد موثرتر خواهد بود.
×راهکارهای رسیدن به بلوغ فکری 1- مطالعه بیشتر 2- تحلیل مسائل زندگی و مسائل اجتماعی-سیاسی 3- تقلید کورکورانه نکردن از دیگران 4- استفاده هر چه بیشتر از قدرت اختیار و انتخاب بر اساس منطق صحیح 5- تعامل با دوستان منطقی و خوش فکر 6- شرکت در فعالیتهای اجتماعی 7- مسئولیت پذیری و انجام مسئولیت ها بنحو احسن 8- مدیریت هیجانات و عمل کردن بر اساس منطق و عقل 9- تأمل و تفکر هر چه بیشتر در مسائل پیرامونی خود اما در مورد تنبلی: برادر عزیز همان طور که شاید شما نیز دریافته باشید ،تنبلی به عنوان یکی از آسیب های اخلاقی ، کوتاهی و ضعف همت آدمی را به دنبال دارد .
افراد تنبل واهمال کار که در واقع دچار یک آسیب روانی شده اند و به عادت ناپسند تعلل ورزیدن، سبک گرفتن و سهل انگاری در کارها و وظایف محوله خو کرده اند، معمولا از همت پایینی برخوردارند. بنا بر آماری که برخی از روان شناسان در این زمینه ارائه کرده اند 95 درصد مردم به نوعی به این مشکل مبتلا هستند .
(1) در آموزه دینی نیز به مسأله تنبلی و اهمال کاری توجه خاصی شده است. امام باقر(ع) می فرماید: ‹‹تنبلی و بی حالی به دنیا و آخرت شما ضرر می زند››
(2) تنبلی و سستی در کارها آنچنان نکوهیده و زشت است که در دعاهای زیادی که از معصومین(ع) به دست ما رسیده ، درمان آن از خداوند خواسته شده و از ما خواسته شده تا از شر آن به خدا پناه ببریم.
(3) × روان شناسان برای در مان آسیب های روانی که برای انسان رخ می دهد در ابتدا به دنبال شناسایی علل و ریشه های مساله هستند ؛زیرا معتقدند که یافتن علت،مبین راه درمان خواهد بود . تاکنون عوامل زیادی برای این آسیب روانی ذکر شده که دردو دسته کلی قرار دارد:
1. آسیب ها و ناهنجاری هایی که مربوط به درون شخص است مانند: خودکم بینی، توقع بیش از حد از خود، پایین بودن سطح تحمل، کمال طلبی منفی و وسواس گونه، اشتیاق به لذت جویی کوتاه مدت، فقدان قاطعیت و عدم اعتماد به نفس. 2
. آسیب هایی که مربوط به دیگر اشخاص و یا حتی محیط اطراف فرد هستند مانند: نارضایتی از وضع موجود، عدم تسلط بر کار، نگرش منفی به کار، نگرش غیر واقع بینانه از دیگران، احساس عدم مسؤولیت در برابر دیگران، لجبازی با دیگران، اهمال کاری و پرخاشگری انفعالی و برچسب زدن به این و آن
(4) ×برخی از راهکارهای نظری و عملی برای درمان تنبلی با توجه به عوامل مطرح شده عبارتند از: 1-قدرشناسی از فرصت های به دست آمده: گاهی افراد اگر گذر زمان و فرصت های پیش آمده را درک نکنند و به ارزش بی بدیل وقت توجه نکنند، به راحتی آن را از دست می دهند. به طور مثال کسب علم و دانش و بالا رفتن از نردبان ترقی همیشه برای انسان میسر نمی شود.
پس اگر شخصی فرصت آن را پیدا کند ولی به اهمیت و ارزش واقعی آن واقف نباشد، ممکن است آن را با تنبلی و بی حالی به راحتی از دست بدهد و زمانی حسرت آن را بخورد که هیچ سودی نداشته باشد که فرمودند: ضایع کردن فرصت ها نتیجه ای جز غصه ندارد.
(5) 2- تلاش در ایجاد انگیزه:در بسیاری از موارد تنبلی و اهمال کاری به خاطر نداشتن انگیزه کافی است و همین مسأله باعث بی حالی و تنبلی شخص در انجام کارها و وظایف محوله می شود.
بنابراین لازم است با توجه به نتایج و ثمراتی که ازانجام کارهایمان به دست می آید در خود ایجاد انگیزه کنیم، به طور مثال در آموزه های دینی نکات جالبی برای ایجاد انگیزه در افراد نسبت به انجام وظایف شرعی بیان شده است. مثلا در روایتی آمده است که شما خود را در دنیا مانند غریقی بدانید که برای نجات خود تلاش می کند.
(6) 3- تعیین وقت معین برای هر کار: افراد باید برای هر کاری قبل از انجام آن ،وقت معینی در نظر بگیرند تا در آن وقت و فاصله زمانی کار انجام شود. اگر وقت هر کاری از قبل مشخص نشود، ممکن است انسان در انجام آن امروز و فرداکرده و خود همین موضوع باعث اهمال کاری وی گردد. 4
- استفاده از فن جزء جزء کردن: کار خود را به بخش های کوچکتر تقسیم کنید تا بتوانید بر آن مسلط شده و از عهده انجامش برآیید.زیرا موفقیت شما در هر بخش،به عنوان پاداشی است که انگیزه شما را دراتمام عمل بالا خواهد برد.
5- اولویت بندی کارها: این تقسیم بندی شما را مقید خواهد کرد تا به کاری که فوریت بیشتری دارد پرداخته و به این بیندیشید که اگر به طور جدی در انجام آن تسریع نکنید این اهمال کاری شما در سایر امورتان نیز تأثیر خواهد گذاشت.
6- اقدام به کار در حد توان: گاه انسان به کاری مبادرت می کند که از حد توان و طاقت او به مراتب فراتر است. در اینجا شخص با انتخاب غلط، زمینه اهمال کاری خود را فراهم ساخته است. بنابراین هر کس اول باید توان خویش را در انجام کارها درست برآورد کند و سپس کاری در خور و مناسب با توانش بپذیرد.
7- تغییر محیط: گاهی تنبلی و اهمال کاری به خاطر شرایط محیطی خاصی است که فرد در آن قرار گرفته است. تغییر و تحول در این شرایط می تواند تنبلی و بی حالی را از افراد دور کند. 8
- استفاده از عهد و پیمان: گاهی لازم است برای درمان تنبلی با خود عهد ببندیم که در انجام آن کار کوتاهی نکنیم و در صورت شکستن عهد و پیمان برای خود تنبیهی در نظر بگیریم. در علم اخلاق این شیوه را مشارطه گویند که شخص برای اصلاح نفس خویش هر سحرگاه با خود شرط و قراردادی مجدد می بندد تا که به سوی کمال سیر کند.
در ادامه بحث علل زمینه ای پر خوابی برایتان ارسال می گردد تا با توجه به شناختی که از خود و شرایط موثر دارید مرحله به مرحله نسبت به رفع آنها اقدام نمایید .
علل زمینهاى پرخوابى
1- پرخورى در شب از مهمترین عوامل پرخوابى است، لذا سعى کنید شبها به حداقل غذا اکتفا کنید. از سوی دیگر اگر طبع شما سرد است از خوردن غذاهایى مثل ماست، بادمجان، ترشیجات و غیره که طبیعتا سرد هستند و موجب تشدید خوابآلودگى مىشود بپرهیزید و اگر طبیعت شما گرم است از غذا هایى که طبیعت گرم دارند اجتناب کنید.
2- غذا را سرشب میل کنید که تا موقع خواب هضم شده باشد. 3- در صورت امکان از خواب قیلوله (قبل از ظهر) یا خواب بعد از ظهر بهرهمند باشید.
4- فعالیتهاى شدید بدنى در روز با خوابآلودگى و افزایش خواب همراهند و گریزى از آنها نیست، لذا اگر این نوع فعالیتهاى شما زیاد است آنها را تعدیل کنید. 5- با برنامهریزى دقیق سعى کنید به تدریج از میزان خواب خود بکاهید. مثلاً جدولى تنظیم کنید که به مدت یکماه از طول خواب خود یک ساعت کم کنید.
هر 5 روز 10 دقیقه (5 دقیقه از ابتدا و 5 دقیقه از انتها) از خواب خود بکاهید و در 5 روز بعد این مقدار را دوبرابر کنید تا ظرف 30 روز 60 دقیقه از خواب شما کاسته شده باشد و به اصطلاح عادت شکنى تدریجى داشته باشید. بعد از یک ماه اگر باز هم مدت خواب شما زیاد است به همین ترتیب از طول آن بکاهید. در عین حال میزان کاهش نباید از حد مورد نیاز بدن افزونتر شود.
6- پس از نماز صبح یک برنامه مشترک با یکی از دوستان خود تنظیم کنید، مثلا قرار بگذارید با یکدیگر مباحثه علمی داشته باشید یا ورزش کنید و یا ... برادر گرامی همانطور که درتماس قبلی عرض شد ،درست است که ازدواج به عنوان یکی از مهمترین حوادث و رویدادها ی زندگی هرفرد نقش مهمی در سعادت و خوشبختی انسان دارد، ولی در عین حال نباید در انتخاب همسر خیلی وسواس گونه عمل کرد ؛زیرا هیچ کس صد درصد طبق معیارهایی که انسان ابتدائا در نظر دارد آفریده نشده و پرورش نیافته است
. برای اطمینان خاطر به موارد زیر توجه نمایید. 1) چون جامعه ما اسلامی است و اکثر قریب به اتفاق مردم تا حدود زیادی متناسب با فرهنگ و ارزش های اسلامی رشد کرده اند نور ایمان و اسلام در غالب دلها تابان است لذا شما می توانید با تحقیق کافی درباره فرد مورد نظر و خانواده وی، مطمئن شوید که آیا ویژگیهای مورد نظرشما را داراست یا نه .
2) در صورتی که 60% یا70% از معیارهای خود را در کسی یافتید می توانید به همان اکتفا کرده و بیش از آن را با برنامه ای حساب شده و با اخلاق، رفتار و ارشاداتی نیکو و صمیمانه در طرف مقابلتان ایجاد کنید .
3)از آنجا که همه شرایط و عوامل موثر در این پدیده در اختیار ما نیست از خداوند و ائمه علیهم السلام در این امر مهم استعانت جویید.
4) مشورت با بزرگان فامیل و خانواده بخصوص والدین در این رابطه بسیار نافع است. 5)سعی کنید با نگاهی به ازدواجهای موفق دیگران و کشف رمز موفقیت آنها به تدریج ترس و وسواس تان از بین برود. 6)شاید بتوان گفت اطمینان داشته باشید که با ورود به مرحله اقدام ،بسیاری از این نگرانی ها از بین خواهد رفت .
نکته پایانی برادر عزیز اطمینان داشته باشید که با عمل به موارد ارسالی قبلی و فعلی خواهید توانست با کسب اعتماد به نفس بالا و درک صحیح از موقعیت ، تنبلی و اهمال کاری در جنبه های مختلف زندگی را از بین برده و با اطمینان خاطری مضاعف به انتخابی شایسته در امر ازدواج نایل آیید.
پاورقی 1-آلبرت آلیس و ویلیام جیمزنال، روان شناسی اهمال کاری، توجه محمد علی فرجاد، تهران، مؤسسه امید، 1375، ص 9 2-بحارالانوار، ج 78، ص 180 3- میزان الحکمه، ج 8، ص 396، باب 3491 4- دکتر مرتضی آقا تهرانی، مجله معرفت، ش 64 ، ص 40 5-بحار، ج 71، ص 217 6-بحار، ج 90، ص 307برگرفته از پرسمان